خدا مرا از کما دوباره زنده کرد

وقتی خانه ما در ایران به علتی که هنوز هم نمی دانم منفجر شد و پدرم و خواهرام رو از دست دادم و جلوی چشمام سوختند و نابود شدند، خودم برای چندین ماه به کما رفتم. همه می گفتند می میرم ولی زنده موندم.

زنده موندم ولی انقدر خشمگین و عصبانی بودم از دنیا و ادمها و خدا که به خودم قول دادم تمام زندگی رو در خوش گذرونی باشم. با دوستام می رفتم تایلند می رفتم ترکیه تا برم دیسکو برم کلوب برک با دخترها و زنها باشم مشروب بخورم و دردهام و فراموش کنم تو یکی از این سفرها به ترکیه وقتی رسیدم یک ایرانی دیدم که یک کتاب بهم داد وگفت بخون من کتاب دوست داشتم اون شب داخل اتاق هتل، کتاب رو برداشتم و خوندم نمی دونستم چی بود ولی تا صبح بیدار موندم و خوندم و خوندم. داستان زندگی خدا بود زندگی عیسی مسیح که اتفاقا اون رو هم مثل من زجر داده بودن و مصلوب کرده بودن ولی تونسته بود دیگران را ببخشه .

فردا به دوستام گفتم من باید یه کلیسا پیدا کنم و به جای کلاب و دیسکو رفتم کلیسا و زندگی و قلب مو به خدا دادم.

زندگی من زیر و رو شد

رابطه ام با مادرم و برادرم که تنها بازماندگان اتش سوزی بودند شفا گرفت.

حالا فهمیدم چه شخصی من رو از کما نحات داد و برای چی!؟

اونموقع نمی دونستم چرا زنده موندم و چه شخصی مرا نجات داد ولی بعد ها متوجه. شدم عیسی مسیح بود که به من دوباره زندگی بخشید.

 

راه های ارتباط با بفرمایید چای